در باره كسي چيزي بگويي كه او خوشش نيايد.اگر من شكايت از كسي رو پيش شما بياورم در حاليكه شما در مقام رفع اين مشكل يا شكايت نباشيد من غيبت كردم.

سلام آقاي ين العابدينفرمايش سما صحيح است كه نبايد فحش و بد و بيراه گفت. در تاييد مطلب شما آيه 108 سوره مائد را مي آورم:وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ و آنهايى را كه جز خدا مى‏خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت .اعتراض من به شما در مورد اين بود كه شما به خاطر جمله آخر اره فرموديد كه از بي اطلاعي اره باو نمي شه گذشت. اين جمله اره بانو رو دوباره مي آورم "( يک تازه داماد ، در جريان يکي از اغتشاشات دوسال اخير بخاطر ضربات پي در پي چوب بر سرش توسط حراميان سبز ، نابينا شد... به جرم داشتن ظاهر مذهبي.... اين يک نمونه از هزاران جنايت اين ملعونان است... )" كجاي اين جمله بي اطلاعيه كه شما نسبت به آن نمي توانيد بگذريد؟ . 1)نازساگويي سزاوار نيست.(جايي كه ايشون گفتند توله رو من نخوندم و نديدم.اگه ممكنه اعتراض خودتون را به ايشون بدهيد).2)من باز اعتراض شما را متوجه نشدم.3)اگر به نوشته اره بانو اعتراض داريد به خودش بگوييد من كه وكيل مدافع او نيستم+غيبت اين بنده خدا هم نمي شود.

سلامدليل اون پست فقط به چالش كشيدن برخي چيزها توسط ايشون نبود. دلايل ديگري دارم كه نمي توانم بگويم. زيرا غيبت مي شود.

كسي شما رو متهم به نقل قول از فاسق نكرد. منظورم اين بود كه نبايست ورودي را گرفته و مستقيما در خروجي قرار دهيم. انتظار داشتم شما منظور من رو درك كرده باشيد. اما انگار تنها به ظاهر آيه نگاه كرديد. كمي درباره ش دقيق بشويد. انگار يادتون رفته روزي شما من را دقيقا به خاطر همين موضوع مذمت كرديد كه چرا مطلبي كه در مورد شجريان گذاشتم كه شايد شايد غلط باشد. درحاليكه موضع گيري هاي معلوم الحال براي همگان مشخص و واضح بوده است.و اينكه گفتيد موضوعات مرتبه دوم هم اهميت خودشون رو دارند و بايد بهش پرداخت، مي گم كه شما به موضوعات اهم پرداخته ايد و تمام شده و حالا سراغ موضوعات مهم رقته ايد آييييييييييييييييييا؟فاصله زيادي بين انتقاد و نق زدن وجود ندارد.

سلام جواب من به شما در چند بخش خلاصه ميشه:1)اولا شما انگار دچار سردرگمي شديد. يكي رو زدند كور كردند(به ناحق)و حالا ما اومديم مي گيم كه بايد كساني رو كه اين بنده خدا رو فرستادند به ميدان توبيخ كنيم كه چرا بچه مردم رو به زور مي فرستيد به وسط ميدان كه اين بلا سرش بياد. همون طور كه رهبر عزيز هم درباره حادثه كوي دانشگاه فرمودند بايد مسائل رو اصلي فرعي كنيم.ببينيم ظلم بزرگ چي بوده.2)شما از كجا مي دونيد كه اين بنده خدا رو به زور و اكراه بردند كه با آشوب طلبان مبارزه بكنه؟ اگه روي حدس و گمان و شنيده هاست كه گناه بزرگيه چرا كه طبق آيه شش سوره حجرات مي خوانيم:"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ"اي مؤمنان اگر فرد فاسقي خبري برايتان آورد، ]در آن‌[ بررسي کنيد. مبادا نادانسته به قومي زيان رسانيد، آن گاه به خاطر کاري که کرده‌ايد پشيمان شويد. 3) اگه شد بعدا مي گم