بسم الله الرحمن الرحیم
چند روز پیش با هم اتاقیم اسماعیل صحبت می کردیم که بحث کشید به هدفمند کردن یارانه ها. می گفت فشار وارده بر خانواده های فقیر در زمان اجرای هدفمند کردن یارانه ها بسیار زیاد خواهد بود. گفت که دولت ابتدا می بایست همه مردم رابه یک سطح قابل قبولی از رفاه می رساند و بعد اقدام به این کار می کرد، الآن خانواده هایی هستند که نان شب ندارند بخورند، حالا اگر نان بشود فلان تومان چگونه می خواهند زندگیشان را سر کنند. از آنجایی که من از طرفداران پر و پا قرص هدفمند کردن یارانه هستم در صدد پاسخ گویی بر آمدم.مضمون پاسخ من چنین بود:
اینکه تو می گویی که باید همه به یک سطح از رفاه برسند که فشار اجرای این طرح به قشر ضعیف جامعه کمتر باشد حرف درستی است اما ما باید چند فاکتور را در نظر بگیریم. طبق پیشبینی های انجام شده اگر کشور با روند حاضر پیش برود تا 10 سال آینده ایران از صادر کننده نفت به وارد کننده این ماده تبدیل خواهد شد. کاهش میزان نفت چاه های نفت از یکسو و افزایش میزان مصرف انرژی (به دلیل افزایش جمعیت و پایین بودن سطح فرهنگ مصرف وصرفه جویی) از سوی دیگر باعث واردات نفت خواهد شد. بنابراین هرچه دیرتر اقدام شود خسارت بیشتری متوجه اقتصاد کشور و به تبع آن اقتصاد خانواده ها می شود و این خود باعث افزایش جمعیت فقیر کشور خواهد شد. به عبارتی درست است که اجرای این قانون ممکن است در ابتدا بر قشر ضعیف جامعه فشار وارد کند اما اگر امروز اقدام نشود مسلما فردا بسیار دیر خواهد شد. اینکه می بایست زمینه سازی می شد درست است اما زمینه سازی چیزی نیست که در عرض یک سال یا دو سال انجام شود و به نتیجه برسد.این زمینه سازی بر عهده دولت های قبلی بود که یارانه های اختصاص یافته را کاهش دهند تا در زمان اجرای قانون (که در زمان آن آقایان لزوم اجرای چنین قانونی مطرح بوده) مردم با مشکل کمتری مواجه شود. دولت های قبلی می بایست در جهت افزایش سطح رفاه بیشتر تلاش می کردند. دولت حاضر هم در این زمینه بیکار نبوده بلکه با اعطای سهام عدالت گامی مهم در راستای رفاه عمومی جامعه برداشته است. سهمیه بندی بنزین هم گامی دیگری در راستای اجرای هدفمندسازی یارانه ها بود(همانطور که یادتان است در زمان اجرای آن هم صدای اعتراض برخی بلند شد که نفت خودمون رو به خودمون نمی دهند،از فردا مسافرت بی مسافرت،همه چی می بایست گران شود،...).
[افرادی که اعتراض دارند چند نمونه در زمینه افزایش رفاه عمومی جامعه و واقعی سازی قیمت ها بیاورند.]
آنچه مسلم است سیستم اقتصادی کشور نیازمند یک جراحی بزرگ است، تا غده سرطانی که سال هاست در کابد آن شکل گرفته و به دلیل بی توجهی مسئولیین بزرگتر شده به دور انداخته شود. پرواضح است که چنین جراحی بدون درد نخواهد بود اما آنچه که نتیجه بخش خواهد بود سلامت اقتصادی و رشد و بالندگی آن است.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
نقطه سر خط:
میانگین مصرف سالیانه برق (خانگی) در ایران 2900 کیووات است که میانگین جهانی آن 900 کیلووات می باشد. هر کیلووات برق در ایران 83 تومان برای دولت تمام می شود که در حال حاضر 16 تومان از مصرف کننده اخذ می شود.